آخرش از خانهی من رفت و دیگر برنگشتهمدمِ دیوانهی من رفت و دیگر برنگشتعاشقش بودم ولی کمرنگ شد در ذهن مناز دل ویرانهی من رفت و دیگر برنگشتشمعِ روشن در دل شبهای او بودم، ولیدر شبی پروانهی من رفت و دیگر برنگشتمثل مجنون میشدم با اینکه لیلایم نبودگرچه از افسانهی من رفت و دیگر برنگشتفکر میکردم که میآید ولی بیهوده بوددلبرِ جانانهی من رفت و دیگر برنگشتشاعر: مهدی ملکی الف بخوانید, ...ادامه مطلب