دلم را تا ابد با عطر اندامت پریشان کن
مرا از شوق دیدارت بیا یکباره گریان کن
دلم دیوانهی آرامش آغوش گرم توست
بیا قدری تنت را جان پناهم در زمستان کن
تو اعجاز خداوندی که دنیا با تو آرام است
شبی تقدیر دشوار مرا یک ذره آسان کن
چرا خاموش باشد شاعر دیوانه و مستت
مرا یک عمر با تصویر چشمانت غزل خوان کن
به یادت تا به کی آتش بگیرد تار و پود من
شبی صحرای سوزان دلم را غرق باران کن
شاعر: مهدی ملکی الف
برچسب : نویسنده : mahdimaleki بازدید : 103