یکباره طوفان میشود با عطر عشقت
این شهر ویران میشود با عطر عشقت
در من دو چندان میکنی دیوانگی را
قلبم غزل خوان میشود با عطر عشقت
پایان ندارد بی گمان غوغای این عشق
جانم پریشان میشود با عطر عشقت
حتی کنارت دردها معنا ندارند
این مرد درمان میشود با عطر عشقت
صحرای سوزانم، ولی انگار قلبم
لبریزِ باران میشود با عطر عشقت
حس میکنم آغازِ صدها نوبهاری
اینجا گلستان میشود با عطر عشقت
شاعر: مهدی ملکی الف
سخته واسم...برچسب : نویسنده : mahdimaleki بازدید : 25