باش تا دنیای ناآرام من زیبا شود
لمس دستانت نباید تا ابد رویا شود
غرق دلتنگی نکن شبهای تاریک مرا
تا به کی این زندگانی تلخ و بی معنا شود
رنگ و بوی عشق را از محفل شبها نگیر
باش تا در خانهی خاموش من غوغا شود
وای بر من، بی تو در گرداب غم غرقم هنوز
کاش آغوشت برایم ساحل دریا شود
بی قرارم در دل افسانهات شیرین من
تا به کی فرهاد عاشق پیشهات رسوا شود
شاعر: مهدی ملکی الف
برچسب : نویسنده : mahdimaleki بازدید : 96