تا به کی در شهر من طوفان شود با حسرتتکوچههایم غرق در باران شود با حسرتتباش تا دریای من غمگین نباشد تا ابدقصد کردی ساحلم ویران شود با حسرتتباز امشب داغ عشقت خانه را دلگیر کردتا به کی کاشانهام زندان شود با حسرتتچشمهایم بی تو اقیانوس دلتنگی شدندگریهام باید که بی پایان شود با حسرتتبی گمان رفتی که در شبهای پر اندوه شهرشاعرت پیوسته سرگردان شود با حسرتتشاعر: مهدی ملکی الف بخوانید, ...ادامه مطلب
کاش میشد که بیایی و کنارم باشیدوست دارم که تو آرام و قرارم باشی وای بر من که شبم تیره و سرد است هنوزکاشکی فصل دل انگیز بهارم باشی قصد کردم همه را جز تو فراموش کنمدوست دارم که خودت دار و ندارم باشی از غمت قصهی دلتنگی من طولانیستمن چه باید بکنم تا که تو یارم باشی روز و شب از غم عشقت جگرم میسوزدکاش میشد که بیایی و کنارم باشی شاعر: مهدی ملکی الف , ...ادامه مطلب
عمریست در دریای من طوفان دلتنگیستبر ساحلم آثاری از طغیان دلتنگیست باید ببینم حس زیبای نگاهت راچشمان آبی رنگ تو درمان دلتنگیست این سالها قلبم اسیر خاطرات توستفهمیدهام دنیای من زندان دلتنگیست امشب هوای روزگارم غرق اندوه استدر ابرهای تیرهام باران دلتنگیست دیوانهام از دست این دنیای پر حسرتدر سرنوشتم راه بی پایان دلتنگیست شاعر: مهدی ملکی الف , ...ادامه مطلب
باش تا دنیای ناآرام من زیبا شودلمس دستانت نباید تا ابد رویا شود غرق دلتنگی نکن شبهای تاریک مراتا به کی این زندگانی تلخ و بی معنا شود رنگ و بوی عشق را از محفل شبها نگیرباش تا در خانهی خاموش من غوغا شود وای بر من، بی تو در گرداب غم غرقم هنوزکاش آغوشت برایم ساحل دریا شود بی قرارم در دل افسانهات شیرین منتا به کی فرهاد عاشق پیشهات رسوا شود شاعر: مهدی ملکی الف , ...ادامه مطلب